پس از تغییر مدیریت بانک مرکزی و حضور محمدرضا فرزین؛ یکی از اقتصاددانان بهنام ایرانی دوران تنشهای هر روزه بازار ارز به پایان رسید و دلار ثبات نسبی در حوالی کانال 50 هزار تومان را تجربه کرد. سیاستهای بانک مرکزی که با نام سیاست تثبیت مشهور شد از جمله کنترل سوداگری، افزایش سود بانکی برای کاهش توم و پایه پولی و البته افزایش حداقلی قیمت ارز در سامانه نیما به جهت جلوگیری از افزایش تقاضای کاذب و طول صف دریافت ارز از جمله عوامل ثبات در نرخ ارز بود.
پس از حمله هفتم اکتبر و بعد از تجاوز رژیم صهیونیستی به کنسولگری ایران در دمشق بازار ارز بدون هیچگونه دلیل منطقی و اقتصادی و تنها تحت تاثیر عوامل روانی و منطقهای دچار نوسان شد و به سمت کانال 60 هزار تومان حرکت کرد. برخی برای تخریب سیاستهای ارزی دولت میگویند چرا بازار ارز در ایران تنها با شلیک یک گلوله آشفته میشود و نوسان پیدا میکند؟ این سخن از نظر علمی صحیح نیست. اگرچه تحمیل شرایط فوقالعاده حساس اقتصادی به کشور ما در تاریخ بیسابقه است اما اقتصاد سایر کشورها نیز بر اثر حوادث بینالمللی، نظامی و غیرمترقبه دچار نوسان میشود. نمونه آن وضعیت بغرنج بازارهای مالی و پولی کشورهای اروپایی پس از بروز تبعات بیماری کرونا است و یا سقوط ارزش روبل پس از تحریم روسیه و شرایط تورمی در ترکیه.
مثال واضحتر آن وضعیت عجیب اقتصادی در اسرائیل است. کشوری که حتی یک روز تحریم را در ابعاد تحریمهای کمرشکن ایران تجربه نکرده، پس از حمله هفتم اکتبر و خصوصاً پس از حملات پهپادی و موشکی ایران سقوط شدیدی در بورس و بازارهای مالی تجربه کرد. هزینههای دولت رژیم صهیونیستی در سه ماهه چهارم نسبت به سه ماهه سوم ۸۳.۷ درصد افزایش داشته، در حالی که مصرف بخش خصوصی ۲۶.۹ درصد در سال ۲۰۲۳ میلادی کاهش داشته است. صادرات کالا و خدمات در سه ماهه چهارم ۲۰۲۳ میلادی نیز بالغ بر ۲۲.۵ درصد و واردات کالا و خدمات ۴۲.۴ درصد نسبت به سه ماهه سوم کاهش داشته است. همچنین هزینه موشکهایی که در شب حمله ایران برای رهگیری پهپادها و موشکهای ایران شلیک شد حدود ۱.۱ تا ۱.۴ میلیارد دلار ، تنها یک شب بوده که وضعیت رژیم غاصب را بغرنجتر کرده است.
دولت جمهوری اسلامی اما توانست پس از پایان تنشهای نظامی بسیار سریعتر از آنچه تصور میشد سیر نزول قیمت دلار را آغاز کند. دلار از همان روزهای پس از حمله ایران به مواضع رژیم صهیونیستی مجددا به سمت کانالهای 50 هزار تومان حرکت کرد و بسیاری از اقتصاددانان کاهش قیمت از حوالی 7 درصد تا 20 درصد را برای قیمت دلار پیشبینی میکنند.
ذات بازار ارز ما در حال حاضر به لحاظ اقتصادی و مولفههای اثرگذار اصلی مثل عرضه و تقاضا و ذخایر ارزی شرایط خوبی دارد و تسلط بازارساز و مقابله مستمر با قیمتگذاری کانالهای تلگرامی موجب این شده است که در شرایط فعلی به نقل از فعالان بازار دلار 60 هزار تومانی و بیشتر از آن اصلا صرفه و توجیه اقتصادی قابل پذیرش نداشته باشد.
همچنین سیاست بانک مرکزی با افزایش قیمت دلار نیمایی موجب کم شدن اختلاف با دلار بازار آزاد میشود تا انتظارات غیرواقعی به سمت دلار نیمایی حرکت نکند و تولیدکننده واقعی ما مجبور به ماندن در صف انتظار ارز نباشد که کاملاً سیاستی مناسب از طرف بازارساز برای مقابله با تقاضاهای فیک و جعلی است.
همچنین آمار ارائه شده توسط رئیسکل بانک مرکزی مبنی بر افزایش 200 میلیون دلاری داراییهای ارزی کشور در فروردین ماه سال جاری که به معنای تراز مثبت ۲۰۰ میلیون دلاری خرید داراییهای ارزی نسبت به فروش آن است سندی علمی و منطقی و با پارامترهای اقتصادی است که نشان میدهد با تزریق تراز مثبت تجاری به بازار و برای واردات کالاهای اساسی در ادامه حتما سیر نزولی قیمت ارز سرعت بیشتری پیدا میکند و احتمالا فعالان بازار مجددا عددهایی چون 57 و 56 هزار تومان را برای دلار، تجربه و مشاهده خواهند کرد.
یکی دیگر از عواملی که تاثیر جدی در کاهش قیمت ارز گذاشته است انتشار اخبار گشایشهای احتمالی ارزی از کشورهای همسایه است. سفر به موقع رئیسکل بانک مرکزی به عربستان پیام خاصی را به فعالان بازار ارز مخابره کرد. مسئولان بانک مرکزی خبر از گشایشهایی برای آزادسازی منابع مسدود شده ما در برخی کشورها دادند که در آینده اعلام خواهد شد و البته خبر ضمنی آن باعث کاهش قیمت ارز در داخل کشور شد.
باید بدانیم بانک مرکزی طی ماههای گذشته ۴۴۵ میلیون یورو از بدهیهای سال گذشته ایران به بانک توسعه اسلامی را از محل منابع مسدود شده تأمین کرد و همچنین پرداخت حج عمره امسال از محل منابع مسدودی خودمان به بانکهای عربستانی انجام شد. اما هدف فرزین از سفر به عربستان در واقع شکلگیری یک رابطه پولی و مالی مستمر و کانال ثابت با عربستان در کنار گشایشهای ارزی بود.
ارسال نظرات